logo-mini

عاشق‌آزاری

Share

عاشق‌آزاری


ماه از قشنگیِ تو در هم می‌کشد ابرو
جانا جنایت می‌کنی با طُرّه‌ ی گیسو

عکسِ تو در ماه و شب و شعر و غزل پیداست
عطرِ تو را می‌بویم از هر کوچه و پستو

مستانه محوت می‌شوم؛ محوِ نگاهی که:
کوچک‌ترین سهمِ من است از قصه و جادو

تو رازِ بُهت‌انگیزِ این دنیای دل‌گیری،
گوهرترین دُردانه‌ای: ای «شاخه‌ی شب‌بو»! ,
دائم شده کارِ همه گُل‌غنچه‌های سرخ-
عجز و تمنا و حسادت: بر لبت؛ «مَه‌رو»! ,
در عاشق‌آزاری ربوده گویِ سبقت را

چشمِ پر از مِهرِ تو از چشمانِ صد آهو! ,

ششم‌بهمن‌ماه هزاروسیصدونودودو

ایران | تهران

شاعر و گوینده : مرتضی پورعلی


امکان ارسال نظر موجود نیست